«برنامة ملی مراقبت غذا و تغذیه» که از سال 1392 توسط انستیتو تحقیقات تغذیهای و صنایع غذایی کشور در حال اجراست، حاکی از شیوع بسیار بالای اضافهوزن و چاقی در کودکان و بزرگسالان است، شیوعی که گاه در برخی استانها تا 70٪ میرسد و عموماً در خانمها نیز بیش از آقایان است. بحث در خصوص اثرهای زیانبار بیشمار انباشت بافت چربی در بدن بر وجوه گوناگون تندرستی بدنی و روانی خود مجال دیگری را میطلبد اما آنچه که برآن اتفاق نظر وجود دارد همانا ضرورت درمان هرچه زودتر این بیماری است. رفع یا تخفیف مشکل پُروزنی (و سایر مشکلات تغذیهای) بدون شناسایی و مدیریت «علل» و «ریشههای» آن بیتردید راه به جایی نخواهد برد و هرگونه اقدام درمانی بدون توجه به این نکته، تنها به مثابه «مسکّنی» خواهد بود که مدتی (چند هفته یا شاید هم چند ماه) به ظاهر چند کیلوگرمی از وزن را میکاهد (کاهش وزنی که گاه معلوم نیست چه بر سر سلامت بافتها و اندامها در میانمدت و درازمدت میآورد!) اما به دلیل پابرجا بودن «علل» سؤتغذیه، چربیهای اضافی خیلی زود و با سرعت نور برمیگردند و دوباره گریبانگیر بیمار میشوند. ماحصل «درمان» بدون «ارزیابی» و «تشخیص» علل مشکلات بیمار، آسیب (گاه ماندگار) به تندرستی بیمار و صلب اعتماد به نفس از اوست.
تردیدی نیست که «پُرخوری»، «بدخوری» و «کمتحرکی» به ویژه در معیت زمینة ارثی، زمینهساز بیماریهای مرتبط با تغذیه هستند اما «علل» و «ریشههای» این عوامل در همة افراد، یکسان نیستند و شناسایی و مدیریت آنها مستلزم یک مشاورة تغذیهای تخصصی است. پس از این مرحله باید با توجه به شرایط بدنی (شامل سلامت و بیماری)، فرهنگی، اقتصادی و عادات غذایی، برنامة غذایی مناسبی برای بیمار طراحی شود. توجه به این نکته بیاندازه مهم است که رعایت یک برنامة غذایی مناسب (آنچه که غالباً از آن با عنوان «رژیم غذایی» یاد میشود) یک ضرورت مادامالعمر است و بدیهی است که هر زمان که الگوی غذایی از جاده سلامت خارج شود، مشکلات تغذیهای دوباره تظاهر خواهند کرد. از این رو، نگاه ما در مشاورة تغذیه، عمدتاً به «اصلاح عادت غذایی» مشاورهشونده است. به یاد داشته باشید که تغییر عادات غذایی البته کار سادهای نیست ولی بیگمان امکانپذیر است.
مشاورة تغذیه درکموزنی و لاغری
برخلاف چاقی که بیماری است و نیاز به درمان دارد، بسیاری از موارد کموزنی ممکن است به خودی خود نیاز به درمان نداشته باشند. در پارهای موارد افراد ممکن است بنا به دلایل فرهنگی از وزن خود ناراضی باشند و خود را کموزن بپندارند در حالی که با معیارهای پزشکی، (دست کم در حدی که نیازمند مداخلات درمانی باشد) لاغر نیستند. گروه دیگری همواره لاغر بودهاند و با معیارهای پزشکی نیز واقعاً کموزن و نیازمند ارزیابیهای بیشتری هستند. و سرانجام برخی دیگر از افراد ممکن است طی مدتی معمولاً کوتاه به طور «ناخواسته» کاهش وزن نسبتاً چشمگیر داشته باشند. این گروه آخر، صرف نظر از این که با معیارهای پزشکی واقعاً لاغر باشند یا نباشند، حتماً باید هر چه زودتر برای ارزیابیهای تشخیصی به متخصص تغذیه مراجعه کنند. در هر حالت، گام نخست، ارزیابی و تشخیص مشکلات مرتبط با تغذیۀ بیمار و سپس ارائۀ مشاوره بر مبنای مشکلات وی خواهد بود.